برنامهریزی شرکت ها در موقعیتهای بازسازی
در بسیاری از شرکت ها، افراد زمان و تلاش زیادی را صرف بازسازی محصول یا کسبوکارهایی میکنند که اهمیت چندانی ندارند و باید واگذار یا تعطیل شوند. اگر مدیریت شرکت دارای برنامهریزی مناسبی باشد، میتواند بهراحتی این قسمتها را مشخص کرده و از چنین هدررفتهایی جلوگیری کند.
ممکن است مدیریت نیازمند هزینه زیادی برای توسعه محصول باشد تا بتواند محصول را در موقعیت رقابتی مناسبی حفظ کند. ولی اگر مدیریت برای این کار برنامهریزی کاملی نداشته باشد، ممکن است مجبور شود تا سقوط موقتی فروش را امتحان کند. متاسفانه غالبا چنین سقوطهایی، دائمی خواهند شد.
ویژگیهای برنامه بازسازی: بازسازی شرکت به برنامهای نیاز دارد که فراتر از یک برنامه شتابزده و بیدقت باشد. باید یک پشتیبانی عملی وجود داشته باشد تا برنامهریزی صورت گرفته موفق باشد.
برنامههای بازسازی باید ساده و واقع گرایانه باشند، بتوانند خط تولید را مدیریت کنند و روی بخشبندی کسبوکار به بخشهای قوی و ضعیف تمرکز کنند. برنامههای ساده. برنامههای بازسازی باید ساده باشند.
برنامهریزی سنگین ۲۰۰ صفحهای که برای بازسازی بخشی از یک شرکت بزرگ تدوین میشود، فقط سرعت انجام کار را کاهش میدهد. همچنین این برنامهها زمان و تلاش زیادی را از مدیریت برای تدوین و تایید آن میگیرد.
بری پیرسون (Barrie Pearson)، نویسنده کتابهای مدیریت میگوید: «بهطور ایدهآل، برنامهریزی باید تا اندازهای خلاصه باشد که مدیر اجرایی فرصت کند تمام وقایع شکل گرفته در جلسات برنامهریزی با تیم مدیریت را مکتوب کند. هیچ دلیلی وجود ندارد که سند برنامهریزی هر بخش بیشتر از ۲۰ صفحه باشد.» برنامههای واقعگرایانه. برنامههای بزرگ (برنامههای ۲۰۰ صفحهای) منجر به شکاف در واقعیت میشوند.
برای دیدن ادامه مطلب بر روی لینک کلیک کنید: برنامهریزی شرکت ها در موقعیتهای بازسازی